وسوسه های یک قلم

شعر و شراره هایی از درون

وسوسه های یک قلم

شعر و شراره هایی از درون

یواش یواش تو هم به این فلسفه عادت میکنی....



اصولا بعضی از آدمها میان و  تو رو قضاوت میکنن و همزمان هم یک

اصولی رو رعایت میکنن مثلا توی چشمات زل میزنن وبرات آرزوی سعادت میکنن و وانمود میکنن که ازت حمایت میکنن  و مدام از خوبیهاشون برات روایت میکنن و از نداشته هات شکایت میکنن و بتدریج به این روند عادت میکنن و تو  هم بخودت میای و میبینی داری جسارت میکنی و تمام مدت اونا رو قضاوت میکنی و  آرامشت رو غارت میکنی و یواش یواش تو هم به این فلسفه عادت میکنی...

نظرات 9 + ارسال نظر
وجیهه جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 06:44 ب.ظ

ما عادت کردیم به این .... حتی اگردیگرانی هم نباشند باز ما هستیم و قضاوتهای خودمان با خودمان....واین فلسفه، فلسی میشود که گاه روکشی است برای تبرءه خود وگاهی گرزی برای کوبدن وله کردن دیگران......

بله...و چقدر زیبا توصیف کردی ..

"واین فلسفه، فلسی میشود که گاه روکشی است برای تبرءه خود وگاهی..."

خیلی زیبا بود..

امیدوارم که بتونیم که عادت نکنیم

sarvenaz جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:36 ب.ظ

sepehr jan khali lezat bordam va ba ejazat baraye khodam save kardamesh ali bod

khahesh mikonam . baese khoshhali o eftekhareh ..

shad bashid

کرانه شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:43 ق.ظ http://www.bikaraanemehr.blogsky.com

سلام دوست جان
تو که مراقب خودت هستی که قضاوت نکنی
اونم قضاوت زود و سریع
مردم را بزار به حال خودشون
بزار دستمون روی سرمون باشه که کلاهمونو باد نبره تا مجبور شیم راه بیفتیم و دنبالش بگردیم

سلام

اینشالا که بتونیم.

ممنون..شروع کنیم به انجام دادنش :)

محبوب شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 04:07 ب.ظ http://mahboob-mahboob.blogsky.com

دروووووووووووووود
زیبا و تاثیر گزار نوشتی.
همیشه میشنیدم که میگفتن اول یه جوال دوز به خودت بزن یه سوزن به بقیه... یا وقتی درمورد کسی قضاوت میکنی و متهمش میکنی یا انگشت اشاره، سه تا انگشت دیگه یه طرف خودته....
اما هیچ وقت نمیفهمیدم اینا چی میگن... تا اینکه خودم تجربه کردم... حالا خوب میفهمم... کاش ما آدما واسه درک چیزا اینهمه نیازمند تجبه نبودیم... گاهی تاوان بعضی تجربه ها خیلی رو دوش آدم سنگینی میکنه...

تازه کار نیستم اما با یه وبلاگ تازه به روزم. خوشحال میشم تبادل اینک

بدرووووووووووود

ممنون -

ظاهرا همینطور بوده - خودمون خودمون رو درست کنیم درست میشه !

بدرود

رویا شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:38 ب.ظ http://nafasetala-1371.blogsky.com

زیبا بود جملات تو خیلی تاثیر گذارن این یکی هم
که خیلی قشنگ بود من میام بهت سر میزنم
ولی تو نمیای بیای خوشحال میشم

Ahmadi Moghaddam یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:41 ب.ظ

عادت کردن به عادت کردن......
هه هه
یه متن با سجع های زیاد........
اینم داره عادی میشه کم کمک واسم....
خوب بود
عزت زیاد

عادله پنج‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:54 ق.ظ http://aeko.blogsky.com

و این عادتها می شود رفتار می شود فرهنگ می شود زندگی ....

بله...

فرزانه چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:19 ب.ظ http://www.smoothnotesoffe.blogsky.com

ادم ها عادت میکنند به همه چیز حتی خنجر هایی که از ژشت میخورند وبلاگ زیبایی دارید

mamnoonam. jomleye shoma ham zibast

movafagh bashid

nazi-L جمعه 19 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:24 ق.ظ

veblage zibaei darid
man neveshtehatono hamishe mikhonam kheili khosham miyat.
mamnon

ممنونم.

همیشه شاد باشید..
نوشته های شما هم زیبا بود.

همیشه شاد و پاینده باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد