وسوسه های یک قلم

شعر و شراره هایی از درون

وسوسه های یک قلم

شعر و شراره هایی از درون

کاری کن امسال روز ه بیاید بگیرد مرا

‏Photo: گفتم خدایا از هم دلگیرم گفت حتی از من
گفتم خدایا دلم را ربودند گفت پیش از من
گفتم خدایا چقدر دوری گفت تو یا من
گفتم خدایا تنها ترینم گفت پس من
گفتم خدایا کمک خواستم گفت غیر از من
گفتم خدایا دوستش دارم گفت بیش تر ازمن
گفتم خدایا انقدر نگو من گفت تو یا من
پیوند‏



خدیا...


معجزه کن...


زیر و زبر کن مرا....


کاری کن اذان ندای مرا بشنود امسال...  تا حرف های نگفته ام را بگویمش..



کاری کن امسال دعای سحر  بخواند مرا....  تا به آغوشش گم شوم....




کاری کن امسال نماز مرا به پا دارد.....که زانوانم را بیش ازین یارای به پای ماندن نیست..

.

.

.


خدایا


کاری کن امسال روز ه بیاید بگیرد مرا....    که سخت لرزانم...


.

.

سپهر -91




نظرات 4 + ارسال نظر
مریم شنبه 31 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:03 ق.ظ http://bayadehazrateeshgh.blogsky.com/


سلام.
رمضان عزیز است ... و بنده ها عزیزتر از همیشه !!
خداوند اگر یاری نکند .. بر نخواهم خواست .. اگر دستم نگیرد در زمین خواهم پوسید ..

شما هم همینطور دعا کنید .

به امید لمس اجابت دعا های خوب...

می سم شنبه 31 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:16 ق.ظ http://timeless.blogsky.com

دوست عزیز... نظز لطف داری...
ممنون ...

یا رب
نگاهم
رکاب انگشتری ست
که میخواهم....

مهدی یکشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:07 ق.ظ http://bivatan.blogsky.com

آمین...
التماس دعا

پاینده باشی..

سحر یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:57 ب.ظ http://daransoy.blogsky.com/

معجزه شد؟

هر روز و هر روز...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد