گاهی انسانها میشوند شبیه نوشته هایشان...
.
.از یک جایی شروع میشوند...
در چند خط یک حرفهایی میزنند و یک جایی هم با یک نقطه! در یک نقطه ای تمام
میشوند.
خود این داستان چیز بدی نیست ... شاید هم طبیعی باشد که البته طبیعی هم هست
.
.
اما مشکل اینجاست که گاهی کسی از نوشته ات سر در نمی آورد.
.جز خودت که مینویسی و مینویسی و میرسی به نقطه آخر.
.
.
.
سپهر
گاهی سخت ترین چیز توی دنیا مترجم احساس خود بودنه ...
وبلاگ جالبی دارین
ممنونم... و چه تعبیر بجایی بود..
من هم اخیرا پستی با این مضمون نوشته بودم .... بهمین خاطر با همه وحود درک کردم که چه گفتی و چه شد و به کجا رسیدی .... مثل همیشه زیبا بود
سباس... خوشحال میشم تحلیلش رو ببینم
گاهی خود انسان نیز از نوشته اش و (خودش) سر در نمی آورد!
حداقل من که این تجربه را داشته ام!!
بله ...واقعا