وسوسه های یک قلم

شعر و شراره هایی از درون

وسوسه های یک قلم

شعر و شراره هایی از درون

پزشکی قانونی تشریف بیاورد لطفا

پزشک لازم نیست! 


پزشکی قانونی تشریف بیاورد لطفا...وقتی که یک شاعر غزل سرفه میکند.

.

چرا که  بیگمان سالهاست تمام کرده..

.

تنفس مصنوعی؟؟!


اکسیژن؟؟! !


آن هم برای کسی که تمام هوای زمین برایش کم بوده!!؟ چقدر ساده ای تو !.


آقای دکتر! نبضش که آنجا نیست ! دستش را چرا گرفته ای؟!


نبضش جای دیگری میزند....   حتی سالها پس از مرگش.

.

.

بیا ..  بیا  خودت را خسته نکن دکتر

!

این غزلها را بردار ببر آزمایشگاه..دلیل مرگ را قطعا پیدا میکنی... نحوهء آن را - حتی ساعت وقوعش را هم احتمالا  پیدا میکنی..    اما متاسفانه


فقط شاید کمی دیر..

.

.

سپهر

نظرات 5 + ارسال نظر
سجاد جمعه 23 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:48 ب.ظ http://freecms.blogfa.com

سلام
تبادل لینک سه طرفه میدونی چیه؟
به سایت من بیا و به طور اتوماتیک لینک وبلاگتو ثبت کن و پیج رنک خودتو افزایش بده
http://sajjad.horizon-host.com
منتظرم

ستاره دنباله دار شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:13 ق.ظ

آن سوی دیوار پیچش دو تن است و دلداگی دو روح

و ناله های آرامی که آسمانی ترین صداست برایشان

این سوی دیوار،دخترکی در کنج،که پناهش تنها

دو دست کوچکیست که به گوشهایش چسبانده

که خاموش شود آن ناله های روح تراش

که خشک شوند آن دو چشم معصوم

تا آرام بخوابد تا صبح فردا...

برای این دختر بنویس

بنویس و هراس مدار

از ان که غلط می افتد

بنویس و

پاک کن

همچون خدا که هزاران سال است

می نویسد و پاک می کند

و ما هنوز مانده ایم

در انتظار پاک شدن

و بر خود می لرزیم..

همچون خدا که هزاران سال است

می نویسد و پاک می کند...
.
.

و ما هم پایمان را میگذاریم جای پایش..... زیبا بود ممنونم

کرانه شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:47 ب.ظ http://www.bikaraanemehr.blogsky.com

سلام به سپهر فریدی
شبیه سازی خیلی مربوطی از یه شاعر مریض خوانده شده رو به مرگ داشتی
ما اون نمونه ها رو زیر میکروسکوپ خوب وارسی می کنیم تا ببینم این سلول های همبندی ارتوکراتینیزه دست به شورش برداشته تا چه حد وجود سلول های سالم رو خورده تا تونسته یه آدم رو از بین ببره
شبیه سازیت خیلی قشنگ بود
با تبادل لینکت موافقم

بدون کالبد شکافی ...امیدوارم که شدنی باشه :)

لطف داری ..با افتخار و

موفق باشی

نقطه شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:47 ب.ظ http://tahnoghte.blogsky.com

هم سن نه!

من نزدیک ۷ساله که وبلاگ نویسی می کنم

کلا آدم نباید مقایسه کنه با هیچی و هیچ کس...

سلام دوست خوب و نویسنده ء خوش قلم

امیدوارم من هم هفت سال دیگه بتونم به این نتیجه برسم :)

هر چند الان زیاد موافق نیستم...آدم به نظر من اتفاقا باید یه چیزایی رو مقایسه بکنه ! :)

حالا اگر هم اشتباهی شد حتما دوستان خوبش میبخشنش..

موفق باشی :)

ندا شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:40 ب.ظ http://lore.blogsky.com

مرسی که با نوشتههات منو آشنا کردی
اینو بیشتر از همه دوست داشتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد