وسوسه های یک قلم

شعر و شراره هایی از درون

وسوسه های یک قلم

شعر و شراره هایی از درون

په نه په.... یعنی که ما یک نسل دیگریم...

په نه په....  یعنی  که ما یک نسل دیگریم...


.یعنی باید  خندید - دست انداخت -  تخلیه شد - خاطره ایجاد کرد!


په نه په    یعنی مهم نیست دوست باشی یا غریب  - باید اشتباههای کرده و نکرده ات


را به رخ ات کشید...شرمنده ات کرد و  بدون شرم به چشمان منگ شده ات خیره شد و خندید...


په نه په ...   یعنی مهم نیست موهایت سیاه باشد یا سفید .. چقدر غرق دردهای


مگویت باشی و یا دستانت چقدر پینه داشته باشند  ..که اگر داشته باشند  البته شیرینتر


است.. سوژه هایت زیاد است و  بی چشمداشت نثار من میشود...و تا فردا نثار خیلی های دیگر مثل من..


په نه په ...    یعنی خداحافظ حرمت پدر بودن - مادر بودن...یعنی خداحافظ حریم خانه...


په نه په یعنی ....   مهم نیست.....


راستی پدر بزرگ بی سواد دوست داشتنی ام... خوشحالم که تو نیستی دیگر...


اینجا در نسل من  چیزهای خوبی شروع نشده است..


.

.

.

سپهر

نظرات 2 + ارسال نظر
سروناز جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:46 ق.ظ

په نه په یعنی الافی یک نسل

خاطره شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:33 ب.ظ

تفسیر خیلی زیبا و بجایی بود ..... په نه په یعنی بی رگ بودن یک ملت ....

بله...متاسفانه ...فکر میکنم گاهی هم باید اینطوری نگاه کنیم دور و برمون رو...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد