وسوسه های یک قلم

شعر و شراره هایی از درون

وسوسه های یک قلم

شعر و شراره هایی از درون

ما هم کالبد شکافی میکنیم دکتر.. حالا یا جراح باشی یا شریعتی!

فریادها مرده اند 

سکوت جاریست  

تنهایی حاکم  سرزمین بی کسی است 

می گویند خدا تنهاست 

ما که خدا نیستیم 

 

چرا تنهاییم؟

 

                   دکتر شریعتی



------------------------------

فریادها مرده اند؟  .................... نه! فقط فرهاد ها مرده اند!


سکوت جاریست؟....................سکوت جانیست! قاتل است! وقتی درد را ببیند و دم نزند!


تنهایی حاکم سرزمین بی کسیست؟ ................... نه..نتهایی !!  حاکم سرزمین بی کسیست..که فقط   هم  آوا نیستند این روزها روی ساز ناکوک ما!


میگویند خدا تنهاست؟............راست میگویند- خدا درون تمام تن  هاست...اما ما عادت کرده ایم فقط به آسمان نگاه کنیم..


ما که خدا نیستیم؟........... مشکل اینجاست که خود آ   نیستیم.... به خودمان نمیاییم


چرا تنهاییم؟.............و فهمیدید حالا چرا دکتر شریعتی عزیز؟؟؟

نظرات 2 + ارسال نظر
سحر شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:38 ق.ظ http://paeizerangparide.blogsky.com

سلام بسیار زیبا بود آفرین واقعا لذت بردم در کل قلم بسیار زیبایی دارید و خیلی هوشمندانه می نویسین.موفق باشید

مرسی از لطفتون من شما رو لینک کردم .

سلام.

خوهش میکنم

باعث افتخاره- پاینده باشید

احمدی مقدم سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:32 ق.ظ

جالبه من خیلی وقته از وادی ها اومد م بیرون نه دیگه خودم مینویسم و نه دیگه نوشته های دیگرانو میخونم
ولی......
ولی وبلاگت مجذوبم کرد
به یاد روزهای آرام گذشته نیمه شب ها عاشق میشدم
عاشق نیمه شب...
سعی میکنم در هر بار اتصال به این دنیای مجازی سری هم به شما بزنم
موید باشی

سلام دوست خوب..بی اغراق من هم همین حال و هوا رو دارم..

به امید دیدار..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد